آزادلو :
از گذشته تا به حال هر شهری را نمادی است که از ملزومات اساسی شناساندن یا
حک کردن خاطره ی شهر در اذهان عمومی به شمار می رود٬. نمادی به ریزی زیره ی
کرمان تا بلندای برج ایفل، برج آزادی، گلاب کاشان، پل الله وئردی خان
اصفهان٬ ائل گلی تبریز٬ گنبد الله الله اردبیل و موارد مشابه از این قبیل
وجود دارد.
امروزه صحبت کردن از نماد شهری برای گرمی مغان بخاطر حل نشدن بسیاری از
مشکلات ابتدایی شهری، چنان غیر قابل تصور شده که شاید سبب خنده همشهریان
شود. اما واقعیت اینست که اگر جایی مطرح کنیم که در شهری با سابقه ۷۰ ساله
تاسیس شهرداری هنوز بحث از المان شهری خنده آور است شاید اینبار سبب خنده
دیگران شویم.
به هر حال گرمی مغان از میان آن همه شاخصه های قابل عرضه در موضوعات
تاریخی، طبیعی، کشاورزی و انسانی چون قلعه قالاباشی، قلعه دئوقالاسی،
گیاهان دارویی چون بابونه٬ کهلیک اوتی بناهای تاریخی که یکی یکی قربانی شده
و می شوند. چون مدرسه تاریخی خواجه نصیر و حمامهای تاریخی شهر، باغات به،
گردو ، انار، شلیل و غیره کشتزارهای گندم، جو، نخود، عدس، سویا ، پنبه،
برنج و… غذاهای بومی و محلی و سنتی چون تندیر چورگی، ساج چورگی، کته چورگی،
نزیک چورگ، اگیردک ، انواع آش (سوددی آش ، آیران آشی و …)، اوجرلودوشابی ،
موران خشیلی که اختصاصی این مناطق می باشد، صنایع دستی، دهها آبشار زیبا و
دل انگیز و تفرجگاههای طبیعی و … هنوز هم که هنوزه انتخابی نداشته است.
اگر ما به فکر این موضوع بودیم شاید الان شهر ما هم مانند بسیاری از شهرها
که به شهر انار ، شهر آلبالو، شهر سیب و … معروف شده اند به شهر هئیوا
(به)، شهر گیرده کان (گردو)، شهر شلیل و یا شهر شخصیت های بزرگی چون سادات
خان (قهرمان مبارزه با استعمار کمونیسم و شهید راه وطن)، نجفقلی خان، میرزا
محسن، مجتهد مغانی، حاج آخوند، شهید بالازاده و چه می دانیم شهر …. شناخته
می شد.
هر چند دیر هم شده ولی به مصداق این مثل تورکی که می گوید «بالیغی هر چاغ
سودان توتسان تزه دیر» بجاست مسئولین تکانی خورده و روی این موضوع فکر کرده
و با دعوت از نخبگان و تحصیلکردگان شهر و نیز با اعلان عمومی و با استفاده
از نظرات صاحبنظران به این مهم اقدام نمایند.
چند مورد از آنچه از مدتها پیش ذهن مرا در این خصوص مشغول کرده جهت استفاده پیشنهاد میدهم؛
گرمی مغان بهشت تاریخ و آثار دوره اشکانی (توضیح اینکه آثار دوره اشکانی این سرزمین از موزه توکیوی ژاپن تا موزه نیویورک امریکا پراکنده اند)
گرمی مغان پایتخت سیاسی عشایر (در طول تاریخ اکثر تصمیم گیرهای مهم عشایری در این شهر گرفته شده و این شهر به عنوان مرکز سیاسی عشایر بوده است)
گرمی مغان شهر دلاوران مرزدار (وجود عشایر و انسانهای
باغیرت در این خطه سبب شده تا گرمی مغان همواره مانند سدی در برابر تجاوزات
و زیاده خواهی های استعمار شوروی باشد)
گرمی مغان شهر دریاچه ها (در سراسر کشور حدود ۸۲ دریاچه
طبیعی داریم که با احتساب ۴۲۵ شهرستان برای هر ۶ شهرستان یک دریاچه موجود
است در حالیکه در گرمی مغان بتنهایی ۵ دریاچه طبیعی وجود دارد و اگر دریاچه
های سدهای منطقه که برخی تمام شده و برخی هم در حال ساخت هستند بر این
مورد اضافه شوند جدا این خطه به سرزمین دریاچه ها تبدیل خواهد شد)
گرمی مغان شهر قلعه ها و کوهستانها (در شهرستان گرمی مغان
بیش از ۳۰ قلعه که اغلب به دوره اشکانی مربوطند وجود دارد بنابراین این
شهرستان با سربلندی و افتخار می تواند عنوان سرزمین قلعه ها و دژها لقب
گیرد چون در این زمینه هیچ خطه ای نمی تواند با آن رقابت نماید. از طرفی
وجود دو رشته کوه یکی سالاوات داغلاری در جنوب و دیگری خوروزلوداغلاری در
شمال این سرزمین را به خطه کوهستانهای دیدنی و باصفا تبدیل کرده است)
گرمی مغان ماسوله ای دیگر در آذربایجان (بافت مساکن شهر گرمی مغان بویژه در
محله های قدیمی شهر که همه در قسمت جنوبی شهر واقع شده اند طوری است که
دقیقا ماسوله در نظر تداعی می شود)
گرمی مغان شهر مدیران (این شهر هر چند از محرومیت رنج می
برد و جوانانش مجبور به مهاجرت و کار در شهرهای دیگرند اما با نگاهی به
تعداد مدیران ارشد استان و حتی استانهای همجوار می توان پی برد که به نسبت
جمعیت، این شهر بیشترین و البته توانمندترین مدیران را تقدیم جامعه کرده
است معمولا در تمام دوره ها بصورت میانگین ۳ نفر از فرمانداران شهرستانهای
استان از این شهرستان بوده اند)
گرمی مغان دیار گلهای بابونه،
گرمی مغان خطه زعفران وحشی،
گرمی مغان بهشت گیاهان دارویــی،
مغان سرزمین طلاهای سیاه وسفیــد،
گرمی مغان تختگاه زمستانی سلاطیــن،
گرمی مغان دیار نادرشاه پســـــر شمشیر،
گرمی مغان دیار موغان یا روحانیون تاریخ،
گرمی مغان دیار دره ها و رودهای چشم نواز،
گرمی مغان ســـــرزمین ناگفته های طبیعت و تاریخ،
و …
- سید محمد ابراهیمی