گئرمي نيوز فرق‌لي بير وئبلاگ يئني نسليميز اوچون *** گرمي نيوز وبلاگي متفاوت براي نسل جديد
نگاهی به آمار بالای مهاجرت در شهرستان مغان (گرمی) / سید مصطفی جمشیدی

نگاهی به آمار بالای مهاجرت در شهرستان مغان (گرمی) / سید مصطفی جمشیدی

یازار : گئرمي‌لي

+0 به یه ن
گرمی نیوز:

مقاله حاضر از طرف شاعر و پژوهشگر شناخته شده منطقه، جناب سید مصطفی جمشیدی، به ایمیل گرمی نیوز ارسال شده است. گرمی نیوز با تشكر از لطف ایشان نسبت به وئبلاگ با كمال افتخار مقاله را منتشر می‌كند. در همین جا فرصت را مغتنم شمرده و مجددا اعلام می‌شود كه گرمی نیوز آماده انتشار مقالات و نوشته‌های اهل قلم منطقه و شهرستان می‌باشد.

نگاهی به آمار بالای مهاجرت در شهرستان مغان (گرمی)

افزایش مهاجرت؛ یعنی افزایش فقر و محرومیت

سید مصطفی جمشیدی

كارشناس ارشد برنامه‌ریزی رفاه اجتماعی

 

به یاد دارم زمانی كه هنوز كودكی بیش نبودیم و در دوره‌ی راهنمایی تحصیل می‌كردیم یكی از معلمانمان جمله‌ای داشت كه هر چند وقت یكبار، علی‌الخصوص مواقعی كه از مشكلات و سختی‌های زندگی در شهر كوچكمان، گرمی، به ستوه می‌آمد، تكرار می‌كرد: " تنها راه رسیدن به رفاه و آرامش فرار از این شهر بی در و پیكر است! "

این گفته تنها اعتقاد آن معلم نبود. بسیاری از اطرافیان و نزدیكانمان نیز یكچنین اعتقادی داشتند و گهگاه نیز آن را بر زبان می‌آوردند. متاسفانه این ادعا  تنها در حد حرف و حدیث باقی نمی‌ماند و صورت عملی نیز می‌یافت. كوچ اطرافیان و نزدیكانمان یكی پس از دیگری از گرمی كوچكمان اتفاقی است كه هر كدام از ما در طول زندگیمان در این شهر به كرّات شاهد آن بوده‌ایم. در این كوچ مقصد چندان اهمیتی نداشت. هدف فرار از سختی‌های زندگی در شهری فاقد امكانات لازم و كافی برای یك شهر بود. فرار از شهری كه به راستی شاید اگر تعارفات را كنار بگذاریم بایستی اقرار كنیم كه تنها ساختار اداری یك شهر را داراست و نام یك شهر را یدك می‌كشد. آری سخن از مساله‌ی مهاجرت است. مساله‌ای كه یكی از مهمترین و حادترین مسائل شهرمان است و متاسفانه همه از آن غافلیم؛ هم مسئولان و هم مردم. مساله‌ای كه بایستی عمیقا مورد مطالعه، بحث و بررسی قرار گرفته و با اتخاذ تدابیر لازم از آن جلوگیری به عمل آید.

بر طبق آخرین سرشماری انجام گرفته در كشور (سرشماری سال 85) جمعیت شهرستان مغان (گرمی) نسبت به سرشماری ده سال قبل یعنی سرشماری سال 75 نه تنها هیچ گونه رشدی نداشته است بلكه دارای رشدی منفی است. میزان این رشد منفی 23 درصد است كه در نوع خود آمار بسیار بالایی است و  حكایت از مهاجرت‌های فراوان صورت گرفته در منطقه‌مان دارد. همانگونه كه اشاره شد همه با سیل مهاجرت مردم شهرمان به سایر شهرها آشناییم و این آمار تنها میزان آن را به دقت نمایاند. جا دارد كه نخست به توضیحی اجمالی در مورد مهاجرت پرداخته و بحث را پی بگیریم.

 

مهاجرت و انواع آن

در ساده‌ترین و عمومی‌ترین تعریفی كه از مهاجرت به عمل آمده، مهاجرت، جابه‌جایی مردم از مكانی به مكان دیگر كه به منظور كار یا زندگی صورت می‌گیرد عنوان شده است. در بحث انواع مهاجرت دو نوع كلی مهاجرت مطرح می‌شود: 1- مهاجرت خارجی كه بین دو كشور متفاوت صورت می‌گیرد. 2- مهاجرت داخلی كه در بین شهرها و مناطق یك كشور صورت می‌گیرد. دومین نوع مهاجرت یعنی مهاجرت داخلی در اینجا مد نظر است، بدین معنی كه مهاجرت‌های صورت گرفته از شهرستان مغان (گرمی) به سایر شهرهای كشورمان صورت گرفته است و از نوع مهاجرت‌های داخلی است.

البته به این دو نوع مهاجرت بایستی مهاجرت فصلی را نیز افزود. مهاجرت‌هایی كه به منظور كار و كسب درآمد در دوره‌ای كوتاه و مشخص، مثلا چند ماه، صورت می‌گیرد، مهاجرت فصلی نامیده می‌شود. این نوع مهاجرت نیز از مهاجرت‌های معمول منطقه‌ی ماست. بسیاری از جوانان منطقه به خصوص در فصل‌های گرم سال راهی شهرهایی نظیر رشت و تهران می‌شوند كه امكان اشتغال موقت آن‌ها در آنجا میسر است و پس از چند ماه كار و فعالیت دوباره به شهر خود بازمی‌گردند. بسیاری از جوانانی كه سختی‌های زندگی را درك می‌كنند علاج موقت این مشكلات را در این گونه مهاجرت‌ها می‌یابند. در اینجا لازم به ذكر است كه این نوع مهاجرت زمینه‌ساز بسیاری از مهاجرت‌های داخلی است.

 

علل مهاجرت

در بحث راجع به علل مهاجرت دو علت اساسی قابل تامل است: اولین دلیل برای مهاجرت، دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعدی همانند فقر، كمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیكاری و كمبود امنیت در مبدا است و دلیل دیگر آن، شرایط و عوامل مساعد جذب كننده مانند امكانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسكن بهتر در مقصد می‌باشد.

نكته‌ی بارز در مورد مهاجرت‌های صورت گرفته از منطقه‌مان این است كه  تاثیر هر كدام از این عوامل در مهاجرت‌های صورت گرفته از شهرمان به وضوح قابل مشاهده است. در بحث شرایط و عوامل نامساعد و دوركننده می‌توان به نبود كارخانه‌ها و كارگاه‌های تولیدی و به تبع آن بالا بودن میزان بیكاری در شهرمان اشاره كرد، هرچند كه در بسیاری از موارد نرخ بالای بیكاری در آمار و ارقام نمایان نشده است. علی‌رغم وجود استعدادهای بالقوه خدادادی در منطقه، متاسفانه در طول سالیان گذشته و علی‌الخصوص سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این پتانسیل‌ها نادیده گرفته شده‌اند و شاهد بی‌تفاوتی مسوولان بوده‌ایم. به گونه‌ای كه مساله‌ی توسعۀ شهرستان گرمی به یكی از آرزوهای دور و دراز و رؤیاهای دست نیافتنی مردم منطقه بدل شده است. با وجود اینكه 93 كیلومتر مرز مشترك با كشور جمهوری آذربایجان داریم تنها مفتخر به مرزداری از كشورمان شده‌ایم و نه تنها از این موقعیت استثنایی مرزی بودن بهره‌ای نبرده‌ایم، دچار مشكلات عدیده‌ای نیز شده‌ایم كه یكی از بارزترین آن مشكلات قاچاق مواد مخدر و توزیع آن در منطقه است كه زندگی بسیاری از خانواده‌ها را یا دچار تباهی ساخته و یا تهدید می‌كند. نبود شغل و درآمد كافی در شهرمان از اصلی‌ترین دلایل بالا بودن آمار مهاجرت شهرمان می‌باشد. سعیدی‌كیا، وزیر مسكن و شهرسازی كشور در سال‌های نه چندان دور گذشته نیز طی سفر خود به شهر گرمی، با اظهار تاسف از رشد منفی 23 درصدی جمعیت شهر گرمی، فراهم كردن زمینه‌ی اشتغال را اصلی‌ترین مانعی دانست كه می‌توان سد راه مهاجرت قرار داد.

مورد دیگر فقدان امكانات رفاهی، پارك‌ها و فضای سبز مناسب، مناطق تفریحی و ... در شهرمان است. پیشرفت لاك‌پشت‌وار پروژه‌هایی از این دست امید اندك مردم منطقه در زمینه‌ی ایجاد تحول در این حیطه را به یاس مبدل كرده است. با وجود وعده‌های فراوان مسوولان شهر، شوراها، شهرداران، نمایندگان دوره‌های مختلف شهرستان در مجلس شورای اسلامی و سایر مسئولین عملا شاهد تغییرات محسوسی در این زمینه نبوده‌ایم. بسیاری از طرح‌ها و ایده‌ها تنها در حد حرف و حدیث و شایعه باقی مانده‌اند و بسیاری دیگر از پروژه‌های تایید شده نیز مراحل اداری خود را طی می‌كنند و نمود عینی در منطقه نیافته‌اند.

 فقر یكی دیگر از شرایط نامساعد و به تعبیر درست‌تر وخیم موجود در منطقه‌مان است. متاسفانه در اكثر قریب به اتفاق روستاهایمان همه‌ی ساكنین روستا عضو كمیته‌ی امداد امام خمینی (ره) می‌باشند و وضع معیشتی‌شان بسیار اسفبار است. این در حالی است كه خاك منطقه مستعد بسیاری از فعالیت‌ها نظیر دامپروی، كشاورزی و ... است و همت مسئولان شهر را می‌طلبد كه با برنامه‌ریزی درست، جذب اعتبارات لازم و به كارگیری نیروهای متخصص و مدیریت صحیح منابع آبی منطقه رنگ فقر و محرومیت را از رخسار منطقه بزدایند. به عوامل نامساعد ذكر شده كیفیت پائین آموزش‌های مدارس (با توجه به رتبه‌ی شهر در آزمون‌های سراسری)، وضعیت نامناسب جاده‌های درون شهری و بین شهری، وضعیت بهداشتی نامناسب در روستاهایمان و ... را نیز باید افزود.

در كنار این عوامل نامساعد،  بایستی به شرایط مساعد جذب كننده نیز اشاره كرد. برخلاف شهرستان مغان (گرمی) كه به جرات می‌توان گفت جزو محرومترین شهر‌های استان و حتی كشور است، بسیاری از شهرهای كشور كه پذیرای مردم مهاجر منطقه‌مان هستند، نظیر تهران، كرج، رشت، ساری و ... در كنار فراهم نمودن امكان اشتغال برای افراد، دارای امكانات آموزشی، رفاهی، بهداشتی و ... به مراتب بالاتری نسبت به شهر ما می‌باشند. فراموش نكنیم كه هنوز هم كه هنوز است شهر ما از نبود مكان‌های فرهنگی شدیدا رنج می‌برد. سینما و تئاتر برای مردم ما مقوله‌های غریبی هستند. گذراندن یك روز تعطیل در یك مكان فرهنگی یا یك مكان تفریحی سالم همچنان جزو نداشته‌های ماست و این چیزها همان‌هایی هستند كه در كیلومترهایی نه چندان دور در اختیار مردمند.

 

عواقب مهاجرت

مردمی كه از زندگی در یك مكان ناراضی‌اند، كوله‌بار خود را بسته و به امید یك زندگی بهتر راهی دیار غربت می‌شوند. ولی آیا مساله به همین سادگی است؟ عوامل متعددی در مهاجرت دخیلند كه به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌شود. هر چند كه فرد بعد از مهاجرت احتمالا از شرایط شغلی و رفاهی بهتری برخوردار می‌شود اما تفاوت فرهنگ مبدا و مقصد همواره آزاردهنده است. علی‌الخصوص زمانی كه این تفاوت در فرهنگ با تفاوت در زبان دو منطقه نیز همراه باشد. بسیاری از افرادی كه در چنین شرایطی قرار می‌گیرند، توان رویارویی منطقی با این مشكلات را ندارند و ساده‌ترین و آسان‌ترین راه را در نادیده‌گرفتن زبان و فرهنگ خودی و گزینش فرهنگ و زبان مقصد به عنوان فرهنگ و زبان جدید خود می بینند. چه بسیارند كسانی كه با وجود اینكه از مهاجرتشان به یك شهر دیگر زمان چندانی نگذشته است، به كل داشته‌های فرهنگی خود را فراموش كرده و با فرهنگ شهر جدید علی‌رغم وجود غرابت ذاتی، ابراز قرابت درونی می‌كنند! در اینجا لازم به ذكر است كه نادیده گرفته شدن فرهنگ و زبان فرد با ایجاد احساس حقارت در او همراه می شود و چه بسا كه تشكیل عقده‌ی حقارت اثرات روانی جبران‌ناپذیری بر روی فرد بگذارد. در این میان برخی دیگر در بسیاری از موارد این رویارویی با نوعی تضاد ارزشی با میل بازگشت به دوران گذشته همراه می‌شود، یعنی همان كه اصطلاحا «تراژدی نوستالژی» نامیده می‌شود و طی آن فرد به مرور ذهنی خاطرات زندگی گذشته‌ی خویش می‌پردازد.

علی‌رغم تفاوت‌های زبانی و فرهنگی و مشكلات ناشی از آن، دوری از خویشاوندان و نزدیكان و گروه دوستان نیز می‌تواند زمینه‌ساز مشكلات عاطفی و روحی-روانی دیگری گردد. مشكلاتی كه مخصوصا در ابتدای كار و به ویژه برای افراد كم سن و سال شدیدا بروز خواهد كرد. با توجه به اهداف این نوشته كه نگاه كلی به مهاجرت دارد از عواقب مهاجرت به همین اثرات خلاصه شده اكتفا می‌كنیم.

 

و سخنی با مسئولان شهر

همانگونه كه در ابتدای این نوشته نیز بدان اشاره شد سرشماری سال 85  نسبت به سرشماری سال 75 وجود رشد منفی در جمعیت شهرستان مغان (گرمی)، آن هم به میزان 23 درصد كه آمار فوق‌العاده بالایی است را نشان می‌دهد. مساله‌ای كه برای مردم و مسئولین شهر بایستی به منزله‌ی تلنگری باشد. تلنگری كه چشمانمان را بر وقایع و حقیقت‌های تلخ بگشاید. فراموش نكنیم كه افزایش مهاجرت نتیجه‌ی ناگزیر افزایش فقر و محرومیت است. این در حالی‌است كه پای سخن هر یك از مسئولین شهر كه در طول سالیان گذشته پست، سمت و اختیاراتی داشته‌اند بنشینی خبر از تحولاتی می‌دهند كه در دوران مسوولیتشان ایجاد كرده‌اند، هر یك ادعا دارند كه وضعیت شهر در حوزه‌ی تحت اختیار آن‌ها به نحوی مطلوب بهبود یافته است ولی آیا چنین است؟ آیا نتایج سرشماری 85 بیانگر عكس این مطالب نیست؟ آیا رشد منفی جمعیت شهرمان و مهاجرت‌های معمول به شهرهای مختلف كشور بیانگر پسرفت شهر كوچكمان گرمی نیست؟ چه كسری از افراد مهاجرت كرده از منطقه‌مان به دنبال آرزوهای دور و دراز بودند؟ آیا جز این است كه آن‌ها خواهان حقوق حقه‌ی یك شهروند بودند؟ آیا جز این است كه آن‌ها تنها به فكر رفاه و سعادت خانواده‌ی خود بودند؟ شك نكنید كه در شرایطی برابر همگان زادگاه خود را به زیباترین و شیك‌ترین نقاط جهان ترجیح می‌دهند و زندگی در كنار همزبانان و افرادی كه در یك فرهنگ و آداب و رسوم مشترك پرورش یافته‌اند بسی لذتبخش‌تر است.

آیا زمان آن فرا نرسیده كه در نگرش‌هایمان تجدید نظر كنیم و دینی را كه به مردم و مهمتر از همه به خاكمان داریم ادا كنیم؟ بی‌گمان این مردم از بسیاری از نداشته‌های خود نیز غافلند و این وظیفه بر دوش مسئولین شهر است كه كاستی‌ها  كمبودهای منطقه را در درجه‌ی اول شناسایی و در مرحله‌ی بعد برطرف كنند و با تشویق سرمایه‌گذاران جهت ارتقای همه‌جانبه‌ی شهرمان همت بگمارند و گرد فقر، محرومیت و نیاز را كه زمینه‌ساز مهاجرت از منطقه است، از رخسار مردممان بزدایند.

تهیه‌ی مدل توسعه‌ی منطقه در وهله‌ی اول و استفاده از نخبگان شهرمان و تحصیل‌كردگان منطقه در خصوص این امر و التزام اعتقادی و عملی مسوولان شهرستان به اصل شایسته‌سالاری نكته‌ای است كه باید مدنظر قرار گیرد. شفاف‌سازی عملكرد مسوولان و ارائه‌ی گزارش به مردم در حوزه‌ی فعالیتشان نیز حلال بسیاری از نواقصات خواهد بود. همچنین نقد منصفانه‌ی مسوولان و طرح‌ها و پروژه‌های در جریان شهرستان و پرهیز از هرگونه فرافكنی، عوام‌فریبی و كنش‌های پوپولیستی، می‌تواند راهگشای توسعه‌ی شهرستان باشد.

بیكاری موتور محرك ماشین نحس مهاجرت‌های اجباری شهرستان كه بی‌گمان درصد بالایی از مهاجرت‌های منطقه را شامل می‌شود می‌باشد. اقدام درجهت مهیاسازی زیرساخت‌ها جهت ایجاد اشتغال و كاستن از میزان بیكاری منطقه بایستی مورد توجه قرار گیرد. شناسایی پتانسیل‌ها و استعدادهای منطقه، جذب اعتبارات دولتی و نیز ایجاد شرایط مناسب برای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی جهت سرمایه‌گذاری در منطقه و حمایت از آنان و رسیدگی به مشكلاتشان تكلیفی است سنگین كه بر دوش مسئولین شهرستان قرار دارد. اما بایستی همواره این نكتۀ اساسی را درنظر گرفت كه بیكاری موجود در منطقه یك شبه به وجود نیامده است كه یك شبه نیز سایۀ شوم خود را از منطقه برچیند.

سخن آخر اینكه شرع، عرف، علم، عقل و منطق حكم می‌كند كه سطح زندگی مردم منطقه‌مان را در همه‌ی ابعاد مادی و معنوی ارتقا دهیم و توسعه‌ی پایدار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گرمی مغان و مردم مهربانش را پدید آوریم. مردمی كه علی‌رغم كوتاه بودن دستشان از بسیاری از امكانات، به والاترین صفات و ارزش‌های انسانی آراسته‌اند. به امید روزی كه مردم ما از آنچه كه لایق آنند بهره‌مند گردند.


توجه:
مقاله قبلا در نشریه  دو هفته‌نامه جوان مغان  چاپ شده است.



سون یازیلار

گئرمي نيوز فرق‌لي بير وئبلاگ يئني نسليميز اوچون *** گرمي نيوز وبلاگي متفاوت براي نسل جديد

گرمي نيوز، فرق‌لي باخيش