گرمی نیوز

نهج البلاغه ،سیاست اقتصادی امام علی (ع) * * *

من كه خواهر ملا باشم دیروز بی خبر از این دنیای رنگارنگ، داشتم از تنها خیابان شهر غریب خودمان عبور می كردم كه یكی از سپورهای شهرداری آن چنان گرد و خاكی به راه انداخته بود كه چشم آدم نبیند و دهان حوا نپرسد. گفتم : برادرم چه خبر است؟ هستیمان را به خاك نشاندی!

گفت: خواهر ملا بگذار به درد خودمان بمیریم چشم آدم گرسنه خودش را هم نمی بیند چه برسد به دیگران. اگر این چاله ها پر شده بود الان قامت رعنای شما هم كثیف نمی شد!

من كه به فكر لباس هایم بودم و مثل مرغ پركنده بالا و پایین می پریدم بی تفاوت از كنار حرفهایش گذشتم هنوز چند قدم راه نرفته بودم كه ناخواسته خودم را داخل گودال عظیمی دیدم و این كه می گویند فلانی از چاله در آمد ودر چاه افتاد شرح حال آن روز من بود هرچند  كه این ضرب المثل را برای  بیان مطلب دیگری ساخته اند. لنگ لنگان به راه افتادم در فكر چاره بودم كه یكی از دوستانم را در مسیر حركتم زیارت كردم.

پرسید: خواهر ملا خدا بد ندهد. گفتم: خدا بد نمی دهد آدمی زاد خودش بدی می كارد و بدی هم درو می كند.

خلاصه سخن درباره ی این گودال ها شروع شد و به اینجا رسید كه امام جماعت شهر غریب ما بالای منبراز آقایان صاحب قدرت شورای اسلامی و اداره ی شهرداری گله كرده اند.

من كه خواهر ملا باشم طول دوازده ماه سال سه چهار بار بیشتر نمی توانم در نمازجمعه شركت داشته باشم و این دلیل نا مسلمانی ام نیست همین هم از كم كاری متولیان این شهراست بنابرین خبرها را از زبان این عزیز شنیدم كه: از قرار معلوم400میلیون تومان اعتبار عمرانی به شهر غریب ما اختصاص داده شده است از این مقدار نمی دانم چقدر و در كجا هزینه شده و باقیمانده كه 250میلیون تومان باشد قرار است برای پر كردن چاله های این شهر هزینه شود ولی مثل اینكه عزیزان همیشه فعال اداره های مذكور هر روز برای  هزینه ی بهتراین مقدار چانه زنی می كنند وهنوز به نتیجه ای نرسیده اند و این در حالی است كه زمان مصرفی این مقدار تا پایان تیر ماه می باشد و در غیر این صورت به خزانه ی كشوری، برا ی ذخیره ی بهتر بر گردانده می شود.

و عصبانی بودن این سپور عزیز هم از این جا آب می خورده است كه دستمزد او و همكارانش در اداره ی شهرداری از آغاز سال جاری تاكنون پرداخت نشده است و آنها شرمنده ی اهل وعیال خودشان هستند.

من كه خواهر ملا باشم از شنیدن این خبر آهی از نهادم بلند شد كه چشم فلك را هم سوزاند گفتم: این عزیزان كه من می شناسم پایان تیر ماه به كنار اگر پایان ماه لامپ كم مصرف هم از راه برسد نمی توانند راهی به دهی ببرند و كاری از آنها ساخته نیست. من نمی دانم چرا دود چانه زنی های این آقایان باید چشم این مردم بیچاره را كور كند اگر جیب این عزیزان برای نگه داری این اعتبار تنگ است در دهان این مردم همیشه گشاد است و گرسنه.

این مقدار پول را یك سپور ساده ی شهرداری هم می تواند درون كیسه زباله ی خود نگه دارد حتی اگر راه مصرف درست آن را هم نداند. اگر آقایان راه پایمال كردن درست بیت المال را خوب می دانند گناه این مردم چیست؟ چراكارمردم این شهر مثل توپ جلوی پای افراد بخش خصوصی و عمومی پاس كاری می شود و وقتی پای عمل به میان می آید سراغ وجدان را ازمن و امثال من می گیرند. من هنوز هم در به در به دنبال این وجدان كاری در جاهای عمومی و خصوصی می گردم  و تا به حال پیدا نكرده ام!!!

منتظر حكایت بعدی ما باشید -خواهر ملا