گئرمي نيوز فرق‌لي بير وئبلاگ يئني نسليميز اوچون *** گرمي نيوز وبلاگي متفاوت براي نسل جديد
كردوانیسم و خربزه كاری در كره ماه / دكتر حسین آخانی - استاد دانشكده زیست شناسی دانشگاه تهران

كردوانیسم و خربزه كاری در كره ماه / دكتر حسین آخانی - استاد دانشكده زیست شناسی دانشگاه تهران

یازار : گئرمي‌لي

+0 به یه ن
گرمی نیوز:

در پی سخنان ناامید كننده كردوانی برای نابودی دریاچه‌ها و جنگلها و تبدیل دریاچه ارومیه و كل كشور به كویر برای استفاده گردشگری و تجاری، جامعه علمی كشور و افكار عمومی منطقه آزربایجان به این مساله واكنش نشان داد. سایت آزادلو نیز در این مورد مقاله‌ای را منتشر كرده است. همه این عوامل باعث شد تا گرمی نیوز نیز به این حركت مقدس بپیوندند و در افشای رسوایی جناب كردوانی برای تبدیل كشور به بیابان و كویر پیشقدم شود. به نظر گرمی نیوز كسی كه از ابتدای عمر خود در كویر بزرگ شده است و روحا با مفاهیمی چون دریا، جنگل، سبزه‌زار و... بیگانه است نباید بیش ازا ین نیز انتظار داشت.


نمی دانم باید دعوت دوست گرامی آقای محمدی را در نقد آقای دكتر كردوانی جدی بگیرم یا نه. اگر بخواهم در نقد نظر ایشان در پر كردن دریاچه ارومیه با شن و ماسه بنویسم كه این حرفشان به حدی فاقد ارزش علمی است كه بیشتر به طنز شبیه است تا نظریه.  و طبیعی است كه ارزش قلم فرسایی را هم ندارد. البته دوست عزیزم آقای مهندس درویش این كار را به خوبی انجام داده اند و تكرار آن لازم نیست.


اما داستان آشنایی من با آقای دكتر كردوانی بر می گردد به اوایل دهه هفتاد كه من تازه از دانشگاه تهران در دوره فوق لیسانس فارغ التحصیل شده بودم. در آن زمان همایشی بنام اولین سمپوزیوم بین المللی كواترنر بر پا بود. اتفاقا تعدادی شركت كننده خارجی هم در آن همایش شركت داشتند. در آنجا آقای دكتر كردوانی سخنرانی می كردند. ایشان عكسهای زیادی كه از سفرهای خود در كویر گرفته بودند را با دستگاه آورهد نشان می دادند. سخنرانی ایشان هیچ سنخیتی با یك مجمع علمی حتی سطح پایین هم نداشت چه برسد به یك مجمع علمی كه مهمانانی از خارج هم در آن نشسته اند.  نه در آن روش كار بیان شده بود، نه از اطلاعات و آمار علمی خبری بود  و نه سوال مشخصی كه ایشان بخواهد به آنها پاسخ دهد مطرح بود. گفته های عمومی كه فكر می كنم مردم تا به حال بارها و بارها آنها را از صدا و سیما شنیده اند. كسی هم توضیح نمی داد كه اگر این سمپوزیوم بین المللی است چرا استاد بنام دانشگاه تهران به زبان فارسی صحبت می كند. اصلا ارتباطی هم بین حرفهای ایشان و بحث كواترنر وجود نداشت. بیچاره شركت كنندگان خارجی كه از سخنرانی طولانی ایشان بد جوری كلافه شده بودند.
دوران فوق لیسانس من در دانشگاه تهران به حق یكی از ناخوشایند ترین دوران زندگی و تحصیل من بود، چون در آن زمان بخوبی جولان و تسلط اندیشه كردوانیسم را در دانشگاه شاهد بودم. تریدی هم نداشتم و ندارم تا این تفكر در دانشگاههای ما حاكم است امید چندانی به رشد پایدار در كشور نیست. بلاخره من عازم خارج شدم. یك روز قبل از سفرم خواستم از یكی از استادان خداحافظی كنم. او به من سفارشی كرد و گفت وقتی به خارج رفتی و سرت كمی خلوت شد نامه ای در خصوص آنچه در این دانشگاه به سرت آمده بنویس. اتفاقا همین كار را كردم و مقاله ای تحت عنوان "نام خلیج فارس و بحران زیست شناسی در ایران" در 40 صفحه نوشتم كه خلاصه آن توسط مجله "نشر دانش"منتشر شد (نگاه كنید به مقاله پیوست). اتفاقا در آن مقاله بدون ذكر نام گریزی به سخنرانی دكتر كردوانی در سمپوزیوم بین المللی كواترنر داشتم كه چگونه می توان با محققانی چون ایشان از نام خلیج فارس در مجامع بین المللی دفاع كرد، وقتی بلد نیستند در یك مجمع علمی بین المللی یك سخنرانی شایسته ارائه دهند.
از زمانی كه در دانشگاه تهران استخدام شده ام 14 سال می گذرد. فكر می كنم این زمان آنقدر طولانی است كه بتوان به علل عقب ماندگی علمی و به تبع آن اقتصادی كشور با این همه سرمایه های طبیعی، انسانی، آثار باستانی و توان گردشگری اشارتی داشت. هر چند ذكر این مصائب در این نوشتار نمی گنجد ولی آیا دولت مردان ما فكر می كردند كه با چند هفته تحریم بلایی به سر اقتصاد ما بیاید كه یك دفعه این همه ما را دچار مشكل كند؟ آیا كسی فكر می كرد كه صنعت مرغداری ما طبق گفته رئیس اتحادیه مرغداران تا 90% به خارج وابسته باشد و به عبارتی ما در ایران مرغ تولید نمی كنیم بلكه توسط كارگران زحمت كش افغانی فقط مرغ مونتاژ می كنیم؟ آیا در كشوری كه مدعی است در دو سال اخیر رشد علمی آن – اتفاقا به استناد سازمانهای بین المللی در 10 سال گذشته تا 5/11 و در سال گذشته 20 برابر متوسط جهانی شتاب گرفته است - آنقدر در برنامه ریزی ناتوان است كه تحریمی كه بنابود فرصتی برای رشد و ترقی ما باشد (كه من تا اندازه ای به آن اعتقاد دارم) اینچنین همه را به دردسر انداخته است؟
چرا ارزش پول ما به یك باره تا این حد تنزل كرد؟ اتفاقا پاسخ این سوالها در انحراف دستگاهی است كه كارش كردوانی سازی است. راستی چرا هر مراسم رسمی در خصوص منابع طبیعی و محیط زیست و حتی غیر مربوط در كشور برپا می شود آقای دكتر كردوانی و كردوانیها مهمان ویژه اند؟ ایشان تریبون را در اختیار می گیرد و همان حرفهایی را تكرار می كند كه متاسفانه مدیران كم دانش ما را خوش می آید و جوانان احساسی ما را چنان به وجد می آورد تا برایشان ممتد كف بزنند، جوانان بی چاره ای كه تنها تفریحشان كف زدن برای امثال آقای دكتر است. ایشان نظریاتی می دهد كه اجرای فقط گوشه ای از آنها كیسه ای پر از پول برای مشتی پیمانكاردرست می كند. پولهایی كه بلای اقتصاد وارداتی و مصرفی ما و عامل اصلی تورم شده است.
هر چند نظریه پر كردن دریاچه ارومیه ایشان با شن و ماسه رگ گردن همه متخصصان و دردمندان محیط زیست ایران را برجسته می كند، اما نان پیمانكاران و مهندس نمایان سوسولی كه در دفترهای لوكس شان در الهیه تهران نشسته اند سالهاست كه با این دست نظریات در دیگ بزرگ روغن فرو می رود. بیخود هم نیست كه باید هم انواع القاب دهن پر كن را برای جناب استاد بتراشند تا ایشان همچنان با نظریات بدیع شان تضمینی برای نان آوری پروژه های مخرب و جیب پركن آنها باشد. پروژه هایی مانند جاده كلانتری از وسط دریاچه ارومیه، اتوبان شمال، انتقال آب خزر به استان جناب استاد، جاده كشی در سواحل خزر، وصل كردن قشم به بندر عباس و سد سازی بر تمامی رگهای حیاتی ایران گوشه ای از گلهای مصنوعی است كه بر كویر تفتیده ایران كاشته اند و نتیجه اش جز بیابانی شدن و زشت تر شدن بیشتر ایران زمین نداشته و خدا می داند چه كسی بایستی تابان این همه ندانم كاری را بدهد.
نمی خواهم اطاله كلام كنم:
این روزها كه مسئولین و رسانه ها مرتب فریاد می زنند كه تولید علم در كشور به حدی رشد كرده است كه ما را حتی در منحنی های رشد علمی منعكس شده در مجله Nature
در صدر جهان نشان می دهد فراموش كرده اند كه اگر علمی از جنس علم آقای دكتر كردوانی باشد همان بهتر كه تولید نشود. بله درست است كه شتاب رشد مقالات ISI در كشور بسیار بالا است. اما كسی نگفت كه اكثر این مقالات حتی به تعداد نام نویسندگانی كه بر روی آنهاست خواننده ندارد و یا بهتر بگویم محتوایی ندارد تا ارزش خواندن داشته باشد. این ادعا نیست. من در رشته تخصصی خود به هزاران (اقراق نیست دقیقا هزاران) مقاله برخورد كرده ام كه در این چند سال منتشر شده و ارزشی برای علم ندارند. اگر به جدول رتبه ارجاع به مقالات ایران در سایت ISI نگاه شود در خیلی از رشته ها در جهان یا آخرین هستیم و یا تا قعر جدول چند پله فاصله داریم. بد نیست بدانید كه اتفاقا استاد كردوانی هم دو مقاله ISI در خصوص كویر لوت منتشر كرده اند:
 
به استناد همان سایت از سال 1978 و 1979 كه این دو مقاله منتشر شده اند، حتی یك نفر هم به آنها ارجاع نداده است. مشابه ایشان اتفاقا با لقب چهره مانده گار در رشته های علوم طبیعی كم نیستند. آنكه باید نقد شود دستگاهی است كه بجای پرداختن به علم واقعی، كردوانیسم را ترویج و حمایت می كند. تا دو دهه قبل (یعنی دوران اوج گیری آقای دكتر كردوانی) هر كه تعداد كتبش بیشتر بود سهم بیشتری از مزایای مادی و سكه های مراسم سالیانه كتاب سال و استاد برجسته و ماندگار و نمونه و غیره را به خود اختصاص می داد. امروز هم تعداد مقالات ISI را می شمارند و بر اساس آن – نه محتوای آن- سكه و پول می دهند. من هم یك بار مزه شیرین این سكه ها را چشیده ام و آن شب كلی باعث خوشحالی خانواده شدم. خدا نكند آدم به آن سكه ها و كف زدن ها و اشتیاق خبرنگاران برای مصاحبه بعد از دریافت جایزه معتاد شود. باور كنید كه سنگفرش كردن بستر ارومیه و انتقال آب خزر به سمنان كه سهل است، آب اقیانوس اطلس را هم برای خربزه كاری به كره ماه می برند.
*استاد دانشكده زیست شناسی دانشگاه تهران
22آبان 1391
به نقل از پایگاه خبری سبز پرس



سون یازیلار

گئرمي نيوز فرق‌لي بير وئبلاگ يئني نسليميز اوچون *** گرمي نيوز وبلاگي متفاوت براي نسل جديد

گرمي نيوز، فرق‌لي باخيش