گرمی نیوز

گرمی نیوز:

این مطلب از سایت آزادلو برداشت شده است. سایت آزادلو از قدرتمند‌ترین سایت‌های فعال در زمینه خبررسانی شهرستان مغان (گرمی( است. گرمی نیوز از گردانندگان این سایت به خاطر زحمات گرانقدرشان تشكر می‌كند.

نكته: تیتر مطلب از گرمی نیوز است.

چهارشنبه 3 خرداد 91 10:45

با سلام به مدیر و نویسندگان سایت آزادلو :‌ عرض كنم كه من زاده منطقه موران و از روستای زهرا مركز این بخش هستم و از سال 1348 و در 15 سالگی ام و پس از پایان كلاس نهم كه در آن زمان تا همین مقطع در گرمی امكان تحصیل بود برای ادامه تحصیل و كار به تهران آمدم ،‌یعنی در حال حاضر 43 سال است در تهران ساكن هستم با كلی خاطرات تلخ و شیرین سالهای تحصیل و كار و زندگی .... ؛ اما هیچوقت روستای محل تولدم ، منطقه موران و شهر گرمی را فراموش نكرده ام و هر سال تقریبا یكبار برای تجدید خاطره و دیدار پدر و اقوام به منطقه می آیم ، اما چیزی كه همیشه ذهن مرا مشغول كرده و روحم را آزار می دهد اسفالتهای كنده شده ، چاله های غیر منتظره و خیابانهای نا هموار و نا مرتب شهر گرمی بخصوص از ورودی شهرك ( جاده جدید گرمی - اردبیل ) بوده است، شهر ‌گرمی شاید نا هموارترین خیابان را در كشور داشته باشد ! نمای شهرگرمی از بیرون زیباست بخصوص از طرف جاده موران و ورودی جنوبی و جاده قدیم گرمی - اردبیل ؛ ولی وقتی وارد شهر می شوی آسفالت دربه داغون و چاله های فراوان زیبایی چند دقیقه پیش را از ذهنت دور می كند ،‌راستی شهرداری گرمی چطور این ناهنجاریهای شهر را نمی بیند ، اگر می بیند چطور می تواند بر آن بی تفاوت باشد ؟! عجیب این است چند سالی است كه اصلا این ناهمواریها اصلا تكانی نخورده اند ،حتی به چاله هایشان آسفالت نریخته و آسفالتهای باد كرده را نتراشیده اند ! امسال در فروردین ماه در یكی از سایتهای محل خبری را خواندم مبنی بر اینكه شهرداری دارد خیابانهای گرمی را آسفالت می كند ، خیلی خوشحال شدم كه بالاخره خیابانهای گرمی هم آسفالت صاف به خود خواهد دید ! ‌دوم اردیبهشت ماه به مناسبتی دوباره به منطقه آمدم ،ایندفعه انتظار داشتم هنگام ورودم به شهر از طرف جاده جدید گرمی - اردبیل ، با خیابان صاف و آسفالت سیاه و تمیز گرمی مواجه شوم ،‌اما دیدم خیابان همان خیابان ناهموار با پستی و بلندی مچاله و چاله و چوله و كثیف و خاكی سابق است و هیچ فرقی نكرده ! حساس شده با ماشین تا پمپ بنزین قدیمی و جنوب غربی شهر رفتم تا ببینم آخه این آسفالت كاری شهرداری پس چه شده است ، دیدم بعضی جاهای خیابان همجوار مسجد جامعه را دارند وصله آسفالت می كنند ؛‌ پیش خود ‌گفتم پس این بود شاهكار شهردار محترم گرمی !!!!!!!!!!! آللاه یامان گؤزدن قوروسون بیزیم بو بلدیه باشقانیمیزی !!

نكته: تیتر مطلب از گرمی نیوز است.

بقیه تصاویر در ادامه مطلب...

مشخصات كتاب: شاهد بازی در ادبیات فارسی، دكتر سیروس شمیسا، انتشارات فردوس، 1381

دكتر سیروس شمیسا در این كتاب سعی‌ دارد تا از جریان های تاریخی- اجتماعی ایران را كه در ادبیات ایران از تاثیر گذاری فوق العاده ای برخوردار بوده  به تصویر بكشد.

به هر حال شمیسا بر مبنای متون نظم و نثر و تاریخی گذشته ادعا می كند كه (شاهد بازی) یا عشق مرد به مرد كه در طول تاریخ با اسم ها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: نظر بازی، جمال پرستی، بچه بازی. به شخص مفعول امرد، بی ریش، نو خط، مخنث، ساده رخ و ... به شخص فاعل جمال پرست، صورت پرست، بچه باز و ... در نزد قدما قبحی كه امروز دارد را نداشته است و شاید هم اصلا  قبحی نداشته است و ایرج میرزا را شاهد مثال می آورد كه تا یك قرن پیش كسی مثل او كه از افراد متشخص جامعه بوده  در بیان شاهد بازی های خود ظاهرا از هیچ احساس شرمندگی برخوردار نبوده است.
در ادامه شمیسا اذعان می كند كه ادبیات غنایی فارسی به یك اعتبار ادبیات همجنس گرایی است. او می گوید كه در این كه معشوق شعر سبك خراسانی و مكتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شكی نیست. اما ممكن است كه خواننده غیر حرفه ای در مورد ادبیات سبك عراقی مثلا غزلیات امثال سعدی و حافظ دچار شك و تردید شود. اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت دارد كه در باب معشوق مذكر است. زیرا آشكارا از واژه های پسر و امرد و خط عذار و سبزه ریش و این گونه مسائل سخن رفته است. باید دانست كه مسائلی چون رقص و زلف و خال و خطّ و قد و دامن و تیر نگاه و ساقی گری و امثال این ها كه امروزه به نظر می رسد در مورد زنان است در قدیم مربوط به مردان می شده است. ادبیات سبك هندی هم اساسا ابیات عاشقانه نیست و عمدتا جنبه ادب تعلیمی دارد، اما بر طبق سنّت در آن هم معشوق مذكر است. در دروه بازگشت یعنی ادبیات دوره قاجار به تبع ادبیات دوره های سلجوقی و غزنوی و نیز واقعیت های موجود جامعه معشوق مرد بوده است. لذا می توان گفت كه فقط در ابیات دوران معاصر است كه در آن به طور گسترده یی با معشوق مونّث مواجه ایم.
شاهد بازی در متون تاریخی هم انعكاس وسیعی داشته است مثل عشق سلطان محمود به ایاز یا عشق امیر یوسف برادر سلطان محمود به غلام تركش طغرل كافر نعمت كه در تاریخ بیهقی منعكس شده است. در دوران قاجار هم عشق ناصر الدین شاه به غلامعلی خان معروف به ملیجك . در دوره صفویه در برخی از شهرهای امرد خانه هایی دایر بوده است كه به صورت رسمی با مجوز كار می كرد ه اند و حكومت از آنان مالیات اخذ می كرده است.

شعری مرتبط از حافظ:

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی// خجسته است چنین شب كه دوستان بینی

 سعدی:

نام سعدی همه جا رفت به شاهدبازی‏ //وین نه عیب است كه در ملت ما تحسین است

• تشدید ساماندهی موتورسیكلت سواران شهر گرمی مغان

• فاز اول چهار راه شهر گرمی مغان از مسیر محله جوادیه آماده آسفالت است

گرمی نیوز:

قسمت دوم: لطفا بنویسید...

دانشجو: استاد سوال امتحانی‌مان نیز همین است.

باشماق‌آتان: بنویسید نگران امتحان نباشید. شما از استادتان حمایت بكنید، استاد از همه شما حمایت می‌كند!

بعله می‌گفتیم كه مهمترین استعداد شهرستان مغان (گرمی) در صادرات دو قلم كالای اساسی است: 1- قهرمان  2- استاد!!

• هدیه مقام معظم رهبری به دانش‌آموزان یك روستای محروم در شهرستان مغان (گرمی)
• اجرای 35 پروژه با ارزش بالای یك میلیارد ریال اعتبار در شهرستان مغان (گرمی)
• آبرسانی به روستاهای مغوان، مجیدلو و رحیم‌لوی شهرستان مغان (گرمی)
• دستگیری سارق حرفه‌ای خودرو در شهر گرمی مغان

گرمی نیوز:

قسمت اول: با سلام خدمت دانشجویان عزیز!

بحث مهم امروز ما مهمترین اقلام صادراتی شهرستان مغان (گرمی) است. من با تحقیقات دقیق و بسیار علمی خودم به نتایج بسیار معتبری رسیده‌ام كه می‌تواند باعث تحول در اقتصاد منطقه شود.

دانشجو: استاد!! الان كلاس اقتصاد نیست. درس برنامه‌ریزی شهری داریم!!

باشماق آتان: فرقی نمی‌كند درس زنگ بعدی‌تان را الان می‌دهم.

دانشجو: زنگ بعدی ادبیات داریم. اقتصاد فرداست!

باشماق آتان:‌ چه فرقی دارد. اصلا همه اینها باهم رابطه تنگاتنگی دارند. شما نمی‌توانید بدون اقتصاد شهرسازی بخوانید و یا ادبیات بخوانید. مگر نمی‌دانید كه "اینها برایتان نان نمی‌شوند". پس اول اقتصاد می‌خوانیم بعد بقیه علوم را.

دانشجو: استاد علم بهتر است یا ثروت؟

باشماق آتان: استاد بودن!!! از هر دو آنها بهتر است...

گرمی نیوز:

مسئول پاسخگویی دربرابر تلف شدن ماهی‌های دریاچه گیلارلوی شهرستان مغان (گرمی) كیست؟ ارگان‌های دولتی یا سرمایه‌گذاری كه مجوز سرمایه‌گذاری برای پرورش ماهی را از دولت گرفته است؟

طبق اصول چهل و پنجم و پنجاهم قانون اساسی هر گونه فعالیتی اقتصادی كه بر طبق "مصالح عامه" نباشد و با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران همراه باشد ممنوع است. یعنی مسئولین نمی‌توانند قراردادی اقتصادی را منعقد كنند كه به ضرر عامه مردم و آسیب‌رسانی وسیع به محیط زیست باشد.

سود اقتصادی پرورش ماهی مال شخص سرمایه‌گذار و دولت است اما ضررهای آن متوجه مردم است. طبق قانون ارگان‌های دولتی باید پاسخگو باشند كه چگونه سرنوشت یك دریاچه كه با سلامت، اقتصاد گردشگری، اوقات فراغت و... مردم گره خورده است را به افرادی سپرده‌اند كه توان لازم برای انجام این كار را ندارند؟ و این كه چرا نظارت درست و دقیقی بر این امر مهم و حساس نداشته‌اند؟