مغان در جنگ جهانی دوم / سید محمد ابراهیمی
یازار : گئرميلي
+0 به یه نمقاله تاریخی بسیار جالب و خواندنی از پژوهشگر ارجمند سید محمد ابراهیمی درباره روزهای تلخ و قهرمانان شهرستان مغان (گرمی). این مقاله را حتما بخوانید.
نكته: با توجه به طولانی بودن مقاله، تنها قسمتهایی از آن را در این پست میخوانید. متن كامل مقاله را میتوانید از لینك زیر دانلود كنید:
مغان در جنگ جهانی دوم / سید محمد ابراهیمی
گروه دیگر مهاجمان از طریق پاسگاه «پیره مته» كه روبروی پست مرزی آشاغا وان قرار داشته و هنوز هم موجود است راس ساعت 5/5صبح به این پست حمله می نمایند وكیل باشی این پست كه گروهبان پیرزاده نام داشته به مقاومت برخواسته و تا آخرین تیر جنگ كرده و نهایتا شهید می شود و بدنبال آن سربازان اسیر شده و پاسگاه سقوط میكند در روستا یك نفرمرد و یك نفر هم زن كه بدون توجه به دستور روسها مبنی بر ماندن در خانه بیرون آمده بودند مورد هدف قرار گرفته و شهید می شوند. در این موقع مرحوم سادات خان همراه با چند تن از همرزمان خود كه شب را در خانه یكی از دوستان خود بنام هزارخان در روستای موخوش منتظر حمله روسها بوده با اطلاع از شروع حمله از آنجا حركت می كنند تا در نقطه ای مناسب سنگر گرفته و به یاری نظامیان بشتابند. اما روسها از طریق یكی از جاسوسان خود كه چنین افرادی بین اهالی به «ایش بیلیون» معروف بوده اند موقعیت ایشان را دانسته و به تعقیب شان می پردازند. در بالای كوه میروداغی درگیری سادات خان و همرزمانش با مهاجمان روس كه ایشان را تعقیب می كرده اند شروع می شود و ایشان در حالیكه چند نفر از روسها را كشته و زخمی می نماید بطرف روستای بورك آباد عقب نشینی كرده و در میان جنگلهای منطقه پناه می گیرند و روسها از ترس به تله افتادن نمیتوانند به جنگل وارد شوند و بطرف روستای پرمئییر رفته و ازراه اوسوران، كالان، گیگال و بی اره خود را به اطراف روستای قوزلو می رسانند. به نقل مشهد حضرتقلی ایزدی از معمرین محلی با تیراندازی روسها در محل معروف به «تپه دالی» در حد فاصل روستاهای بی اره و قوزلو، اهالی قوزلو متوجه حمله روسها می شوند. بعدها معلوم می شود كه در این تیراندازی گویا روسها سربازان اسیر گرفته از مرزها، مخصوصا پست مرزی آشاغا وان را به شهادت رسانده و در همان محل دفن كرده اند.
تاریخچه آموزش و پرورش مغان / سید محمد ابراهیمی
یازار : گئرميلي
+0 به یه نمقاله "تاریخچه آموزش و پرورش مغان" قبلا در نشریه "نوید آذربایجان" چاپ شده است.
...تاسیس اولین مدرسه به سبك جدید در مغان دقیقاً معلوم نیست اما بعد از رونق گمرك بیله سوار مغان در زمان مشروطیت كه حدوداً از سال 1250 تاسیس شده بود، افكار وا ندیشه های ترقی خواهی و روشنفكری بتدریج از این محل كه در آن زمان قصبه ای بیش نبود، در سراسر مغان و حتی نواحی شرقی آذربایجان، نشر می یافت . بنابر شواهد و قراین و نقل و قولهای بزرگان و مطالعه در آثار باقی مانده از آن زمان، اولین مدرسه به سبك جدید در مغان در محل مكتب خانه های قدیمی آبادیهای مغان در فاصله بین سالهای 1283 تا 1285 شمسی و ابتدا در قصبه "بیله سوار" مغان شروع به فعالیت نموده است. این مدرسه به همت افراد آگاه و علاقه مند به علم و دانش این شهر فعالیت خود را آغاز كرده و علاوه بر نیروهای باسواد محلی، در آن از كارمندان تحصیل كرده گمرك و درجه داران شهربانی جهت تدریس استفاده می شده است.
دومین مدرسه ملی مغان از سال 1285 شمسی در شهر "گرمی مغان" به همت افراد سرشناس این قصبه بخصوص روسای طوایف چم گرمی، جمال خانلو و خلیفه لو در جوار "بوز مسجد" (مسجد فعلی قالا باشی) دایر گردیده است و جهت تدریس در آن از مرحوم حاجی میر منصور منصوری از روحانیون باسواد و ذی نفوذ منطقه در آن سالها و نیز از ماموران و درجه داران شهربانی و مرزبانی و نیز از كاركنان اداره گمرك گرمی مغان استفاده می شده است.
چند سال بعد و از حدود سالهای 1288 هجری شمسی، به همت افراد آگاه و روشنفكری چون مرحوم میر آلیشان ابراهیمی و سید خان احمد طالبی، مدرسهای در "روستای قوزلو" از روستای طایفه خلیفه لوی مغان دایر می شود و در این مدرسه ابتدا جهت تدریس از مرحوم میرزا بابا رضوانی و نیز مرحوم میرزا عبدالله فلسفی از روحانیون باسواد و روشنفكر آن زمان استفاده می شود
علاقه به گسترش آموزش نوین و نیاز به آموزش و یادگیری مسائل و علوم جدید به طالبان علم سبب می شود كه كه در سالهای بعد از مرحوم سید سادات خان حسن پور كه در جنگ جهانی دوم ناجونمردانه بدست روسها در همین روستا به شهادت رسید جهت تدریس زبان روسی و نیز از میرزا حكیم كه از پزشكان سنتی انگشت شمار آنروز مغان بوده و بعد از مهاجرت به روستای قوزلو در این روستا ماندگار شده بود جهت تدریس مسائل بهداشتی و راههای مبارزه با بیماریها ،دعوت بعمل می آید.
چهارمین مدرسه ملی مغان به همت مرحوم میر بهمن موسوی و برخی دیگراز افراد آگاه آنروز "روستای ایزمارا" (اظماره) در این روستا دایر می شود و برای تدریس در آن از مرحوم ملا ابوالحسن رضوانی از علمای معروف اردبیل كه در روستای آخماز این شهرستان ساكن بوده دعوت بعمل می آید...
"انجمن مجازی شعر شهرستان گرمی" (محفلك) له تانیشلیق
یازار : گئرميلي
+0 به یه نبحثه گیرمهدن
اونجه بیر نوكتهنی خاطیرلادیم، اودا انجومنین آدی بارهسیندهدیر. بیلدییمیز
كیمین بولگهنین آدی "مغان (گرمی)" دیر. بونا اساسن انجومنین آدی
"انجمن مجازی شعر شهرستان مغان (گرمی)" اولمالیدیر.
سون 10-15 ایلده
موغان بولگهسینین شعر گلیشمهسینده بویوك بیر ایرهلیلیش باش وئرمهیی عیاندیر.
بیلیمیوردلارین گئنیشلنمهسی باعیث اولدو كی موغانداندا چوخلو اویرنجیلر
آیری شهرلره سپهلنسینلر. بو سپهلنمه ایكی یوندن شعرین گلیشمهسیندن اونملی
ساییلا بیلر. ایلك اونجه شاعیر باشقا چئوره و موحیطلرله تانیش اولوب،
"اوزگهلری" گوردوكجه قاییدیب یئنیدن "اوزونه" باخماغا مجبور
اولوبدور. بو قاییدیشدا درین بیر "اویانیش" باش وئره بیلیر. اینسان
اوزونه یئنیدن باخیب، اوزوایله، عاییلهسیله، كندیله، شهریله، جاماعاتیله
و... یئنیدن تانیش اولماق ایمكانی یارادیلیر. ایكینجیسی ایططیلاعاتین گلیشمهسی
باعیث اولوب كی شاعیر دونیا ادبیاتی، بویوك شاعیرلر و... تانیش اولماقدا هئچ بیر
چتینلیك چكمهسین. او بیری طرفدن اینتئرنئت دونیاسیندا اولان ایمكانلار باعیث
اولوب كی اینسانلار ائولرینده اهیلشه-اهیلشه بیر-بیرینن ایلگی قورا بیلسینلر.
شعرلرین موضوعسو
سورعتله گئنیشلهنیبدیر. ایندی چئشیدلی قونولاردا شعرلر تاپماق ائلهده چتین
ایش دئییل. شاعیرلر گنج اولدوقلاری اوچون شعرلر جسارتله دولودور، سینیرلار ائلهده
اونملی دئییل. شعر قونوسونون گئنیشلنمهیینه باخمایاراق هلهده یارین گوزل گوزلری
شاعیرلریمیزین باشلارین چوخلو اویون آچیر! بونا باخمایاراق بو اویون آچماقلار
اینتیزاعی بیر مضمون یوخ، گئرچكلرله دولو، جسارتله دولو بیر شعر یارادیلماسینا
باعیث اولورلار...
گِرمی شهری در ناكجا آباد زمان و مكان / نگهبان گرمی
یازار : گئرميلي
+0 به یه نمی گویند روزی سقراط حكیم بر دروازه شهری نشسته بود. شخصی به او رسید و گفت: من ساكن فلان شهر هستم و پس از سال ها تصمیم گرفته ام شهر خودم را عوض كنم و به شهر دیگری كوچ كنم به نظر شما این شهر برای مهاجرت چگونه شهری است؟
سقراط از آن شخص می پرسد: اهالی شهر شما چگونه مردمی هستند؟
او می گوید: مردمی هستند بدبین و زورگو كه در امانت خیانت می كنند و نسبت به هم نامهربان و بیگانه هستند. سقراط می گوید: اهالی این شهر نیز چنین مردمی هستند و آن شخص را از مهاجرت به آن شهر منع می كند.
مهمترین دلایل و اسباب عدم پیشرفت و عقب ماندگی شهرستان مغان (گرمی)/یعقوب عزتی
یازار : گئرميلي
+0 به یه ن...علاوه بر عوامل فرهنگی بیان شده، مهمترین دلایل ساختاری توسعه نیافتگی شهرستان مغان را می توان در سه مورد زیر خلاصه كرد:
1- عدم همكاری لازم و موردنیاز میان امام جمعه محترم، نماینده مجلس و فرماندار شهرستان (كه در بعضی مواقع اختلاف نظر این عزیزان بسیار مشهود می نماید).
2- عدم وحدت و حس خدمت در بین شوراهای محترم شهر در طی دوره های متعدد، به ویژه شوراهای محترم این دوره كه در سایه اختلافات عدیده ای، موجبات عقب افتادگی چندین ساله شهر را فراهم آوردند.
3- مهمترین عامل و راز اصلی عقب ماندگی شهرستان گرمی، خود ما اهالی و ساكنین شهرستان هستیم زیرا؛ ماها عادت داریم دنبال حرف و حدیث باشیم و بگوییم كیه كیه؟ چیه چیه؟ چی شده؟ شنیدی؟ میگن كه ... ، دارن .... ، احتمالاً .... و دنبال لغزش كسی هستیم كه انگشتمان را بكنیم توی چشمش و بگوییم آهاااااااا پیدات كردیم پس تو بودی!؟....
سون یازیلار